برای فردای ایران
گفتار چهارم: جایگاه جهانی
حال که به مفهوم هویت، خوشبختی و آزادی در قالب ایران و ایرانی نگریستیم، وقت آن است که اوج گرفته و از منظر یک پرنده و از فاصله ای دورتر به ایران و ایرانی نگاه کرده و تلاش کنیم جایگاه جهانی ایران را از نو تعریف کنیم۰
این امر بدون بررسی اولیه جایگاه کنونی ایران در منطقه و جهان ممکن نیست. بنابراین شاید یک سوم این گفتار به این اختصاص دارد که ما در بین همسایگان خود و جامعه جهانی کجا هستیم۰
اولین مورد قابل توجه وسعت و جمعیت کشور است. ایران از نظر وسعت، رتبه ۱۸ دنیا را دارد و از نظر جمعیت رتبه ۱۷. از نظر تولید ناخالص ملی، رتبه ایران در جهان ۲۶ است. با همین سه داده اولیه می توان انتظارات اولیه را تعریف یا تعدیل کرد. جایگاه ایران به طور متوسط اگر جایی بین رتبه ۱۵ تا ۲۰ از نظر شاخصهای مختلف باشد (بخصوص اقتصادی)، یعنی وضعیتمان نسبتا قابل قبول است. اگر در شاخصی رتبه بالای ۲۰ بیاوریم یعنی جای پیشرفت وجود دارد و اگر رتبه زیر ۱۵ بیاوریم یعنی خیلی عالی عمل کرده ایم۰
به عنوان مثال سرانه تولید ناخالص ملی در ایران رتبه ۶۵ دنیا را دارد. این پدیده دلایل متعددی دارد ولی یکی از دلایل آن توزیع ناعادلانه ثروت ملی است. و از این رو، یک شهروند معمولی سهم کمتری از آنچه که باید و شاید دریافت می کند و احساس فقر نسبی یا مطلق می کند۰
شاخص دیگر به عنوان مثال شاخص خوشبختی است. ایران در بین ۱۴۶ کشور مطالعه شده رتبه ۱۱۶ را در بین کشورها دارد که نشانگر این است که جای کار در این حیطه بسیار است. شاخص بسیار جالب دیگر سهم مالیات در تولید ناخالص ملی است (به عبارت ساده چقدر از درآمد ملی یک کشور از منبع مالیات به دست می آید). ایران در این شاخص رتبه حدودی ۱۵۰ را در بین کشورهای دنیا دارد۰
حال سوال پیش می آید که بجز نفت و گاز و برخی منابع طبیعی که برای دهه ها به عنوان منبع اصلی درآمد ملی به شمار می رفتند، آیا ایران منبعی دارد که در سطح جهانی رتبه اش از ۱۵-۲۰ بهتر است. پاسخ مثبت است. به عنوان مثال، ایران از نظر تعداد سایتهای میراث جهانی یونسکو با ۲۶ سایت رتبه دهم جهان را دارد. البته این عدد فقط نشانگر یک پتانسیل یا امکان بالقوه است و ترجمه شدن آن به درآمد حاصل از صنعت جهانگردی کار بسیاری می طلبد. فقط جهت مقایسه درنظر بگیرید که ایران با ۲۶ سایت یونسکو فقط حدود ۵ میلیون نفر توریست خارجی جذب می کند (البته راستی آزمایی این آمار به جای خود)، ترکیه با ۱۹ سایت یونسکو بالای ۵۰ میلیون توریست در سال دارد، مکزیک با ۳۵ سایت یونسکو ۹۷ میلیون توریست در سال دارد و امارات با داشتن یک سایت یونسکو ۲۳ میلیون توریست در سال جذب می کند. این را باید در نظر داشت که توریستها فقط برای دیدن سایتهای یونسکو جذب یک کشور نمی شوند ولی این معیار فقط نشانگر کوچکی از پتانسیل بزرگی است که برای دهه ها محقق نشده است۰
در قالب جهانی ایران ۴۳ سال گذشته، تبدیل به کشوری ضعیف شده است. منظور از ضعف، فقط ضعف نظامی نیست کشورهای زیادی نیستند که بتوانند از قدرت نظامی خود به تنهایی بهره ببرند. ضعف واقعی در جامعه جهانی امروزه، ضعف اقتصادی و جدا بودن از جامعه جهانی است. وقتی ایران از نقطه ضعف با سایر کشورها تعامل می کند، اهرم فشاری زیادی برای هیچگونه مذاکره دوجانبه یا چندجانبه نخواهد داشت و مجبور می شود امتیازات زیادی را به طرفهای قرارداد یا معاهده های بین کشوری واگذار کند. متاسفانه تنها اهرم فشار ایران در ۱۰-۱۵ سال اخیر قضیه اتمی بوده که آن هم خیلی به نفع مردم ایران کار نکرده و منجر به فقر بیشتر کشور و انزوای بیشتر بین المللی ایران شده است۰
این واقعیتی است که به عنوان مثال ژاپنی ها حدود ۱۷۰ سال پیش تجربه کردند و تصمیم گرفتند با پیشرفتهای واقعی در زمینه های علمی، اقتصادی، صنعتی و نظامی جایگاه خود را در جهان از نو تعریف کنند و از موضع قدرت با دنیا تعامل کنند. حتا می بینید که آلمان و ژاپن نوعی بدون قدرت نظامی و فقط با قدرت اقتصادی چه جایگاه مستحکمی در عرصه جهانی دارند۰
به طور خلاصه جایگاه ایران را با حکومت فعلی در جامعه جهانی می توان اینگونه خلاصه کرد: کشوری در حال توسعه، با مردمی در تنگناهای شدید مالی و حکومتی اقتدارگرا و آزادیهای محدود، کشوری با رویکردی خصمانه نسبت به آمریکا و اسرائیل و نگاهی بدبینانه نسبت به کشورهای با سابقه استعماری، کشوری بسیار دیدنی و بکر از نظر جهانگردی، ملتی با جمعیت مهاجر و تحصیل کرده بسیار موفق، همینطور کشوری منزوی از نظر روابط اقتصادی و مردمی که به سختی می توانند با کشورهای دیگر تعامل داشته باشند۰
بیشتر مردم ایران نمی خواهند وجهه ایران و ایرانی در جامعه جهانی مطابق پاراگراف بالا باشد. وقتی بین تصویر ما در جهان و آنچه که می خواهیم باشیم، یا می توانیم باشیم تفاوت بسیار معنی داری ایجاد می شود، مردم بر می خیزند و خواستار اعاده حیثیت بین المللی خود می شوند حتا اگر به بهای تغییر نظام و ریختن خونهای بیگناه بسیاری باشد۰
دورنمای ایران، هم از دید آرمانگرایانه و هم از دید واقع گرایانه میتواند نمودهای بسیار متنوع و متفاوتی داشته باشد. اما در این گفتار به ترسیم تنها یک روایت از این آینده بسنده خواهیم کرد، باقی با شما که این دورنما را کامل کنید۰
دور از ذهن نیست که امید و آرزوی بسیاری از ایرانیان این است که از دیدگاه جهانی صاحب کشوری باشند قوی، غنی، سربلند، مترقی و با روابطی خوب با سایر کشورها. شاید جای آن باشد که این پنج عنصر را کمی باز کنیم۰
ایران قوی: قدرتمندی ایران صرفا در قدرت نظامی نخواهد بود. حتا اگر ایران بخواهد دوباره تبدیل به یک قدرت نظامی شود، بودجه نظامی اش از کشورهایی مانند عربستان، ترکیه، اسرائیل و حتا امارات متحده عربی کمتر است. بنابراین در مناقشات منطقه ای، قدرت نظامی ایران در برابر همسایگانی که با همدیگر متحد می توانند بشوند ناچیز است. در قالب جهانی که جای خود دارد. بنابراین چاره ایران برای کسب قدرت، این سه گزینه مهم است: بالا بردن توان اقتصادی و صنعتی کشور (مانند مکزیک، ترکیه و تایوان)، بالا بردن حجم صادرات کالاهای پیچیده و با ارزش افزوده (به گونه ای که حذف آن کالاها در اقتصاد جهانی محسوس باشد) و سوم استفاده از میلیونها ایرانی که در اقصا نقاط دنیا پخش شده اند و به طور فزاینده ای مشاغل مهم تر و کلیدی تری را احراز می کنند. این گروه قادر خواهند بود منافع ایران آزاد را در کشورهای دومشان حمایت کرده و به طرز قانونی و موجهی لابی کنند۰
ایران غنی: غنا و ثروت ایران لزوما نباید گرو منابع تجدید ناپذیر زیرزمینی باشد. تکیه بر نفت و گاز قمار بسیار خطرناکی است که برای سالها نتیجه آن را دیده ایم. همانند بسیاری از کشورهای با ثبات، ثروت ایران می تواند ترکیبی از درآمدهای حاصل از صادرات کالاهای متنوع، صنعت جهانگردی پررونق، درآمدهای مالیاتی از داخل کشور، مصرف داخلی و بخش خدمات پرسود باشد. باز کردن تک تک این مفاهیم از حوصله این گفتار خارج است. اما خلاصه این است که رتبه های ۱۵، ۱۶ و ۱۷ تولید ناخالص ملی دنیا در حال حاضر متعلق به مکزیک، اندونزی و ترکیه است که به ترتیب ۱/۱۵ تریلیون، یک تریلیون و ۸۵۰ میلیارد دلار درآمد ناخالص ملی دارند. بنابراین اگر تولید ناخالص ملی ایران به حدود یک تریلیون دلار رسید، یعنی ما در جایگاه متناسبی در مقیاس جهانی قرار گرفتیم۰
ایران سربلند: سربلندی ایران را در مقیاس جهانی می توان مانند محاسبه نت پروموتر اسکور در برآورد موفقیت یک برند به دست آورد. این شاخص ترکیبی از برآیند دو فاکتور است: اخبار خیلی مثبت و امیدبخش در مورد ایران، منهای اخبار خیلی منفی و مایوس کننده. مثال برای اخبار خیلی مثبت، بردن جایزه نوبل است، مدال آوری در مسابقات ورزشی جهانی است، سلامت فرایندهای دموکراتیک است، و مواردی از این چنین. خبرهای خیلی منفی مانند سرکوب سیستماتیک حقوق زنان یا اقلیتها است، زندانی بودن روزنامه نگاران و دگراندیشان است، تهدید علنی کشورهای منطقه یا سوزاندن پرچم کشورهای دیگر است. هر چقدر هم خبرهای خیلی مثبت از ایران زیاد باشد ولی اگر تواما سیل خبرهای خیلی منفی قطع نشود، نمی توان احساس سرفرازی کرد و این احساس سربلندی با احساس شرم و سرافکندگی توام خواهد بود. در ضمن خبرها و اتفاقات معمولی و یا نسبتا مثبت یا منفی تاثیر معناداری در وجهه بین المللی ایران ندارند۰
ایران مترقی: ترقی، پیشرفت یا توسعه مصداقهای مختلفی دارد، قسمتی از آن به پیشرفتهای صنعتی، فناوری و نوآوری باز می گردد. مثلا اینکه ایران یکی از صادرکنندگان اصلی چیپهای کامپیوتری بشود، یا بتواند استارت آپهای خلاقانه و نه کپی برداری شده به جهان ارائه کند. قسمت دیگر ترقی، به رفاه اجتماعی بر می گردد. اینکه تفاوت غنی و فقیر کمتر باشد و ثروت کشور به طور عادلانه تری تقسیم شود. معیار دیگر ترقی، وضعیت حقوق بشری و آزادیهای فردی و اجتماعی است. و در آخر،ًترقی با تولید و صدور فرهنگ توام است. اینکه تولیدات هنری، موسیقایی و ادبی در عرصه جهانی مطرح و قابل ارائه باشد (همانند سینمای ایران که تا حدی به این درجه ترقی رسیده است)۰
ایرانی با روابط دوستانه با سایر کشورها: آخرین عنصری که جایگاه ایران را در جامعه جهانی تثبیت می کند، تعامل مثبت و سازنده آن با سایر کشورهاست. البته طبیعی است که در سیاست خارجی ایران برخی کشورها ممکن است عزیزتر و دوست تر باشند ولی امید است که رابطه ایران با کشورهای دیگر، توام با خصومت، تهدید، شعارگویی و پرچم سوزی نباشد. وقتی ایران قوی و غنی و مترقی دست دوستی به سوی دیگران دراز می کند، طرفمان هر قدرتی می خواهد داشته باشد، چاره ای جز احترام و دوستی متقابل نخواهد داشت۰
جایگاهی که در بالا تصویر شد، کار یک شب و دو شب نیست. ولی مهم است که سنگ بنای آن درست نهاده شود. جای خوشبینی و امید است که بیشتر مردم ایران به این نتیجه رسیده اند که با سیستم جمهوری اسلامی، حتا در اصلاح طلبانه ترین حالت ممکن، تغییر بردار یا جهت اصلی به سمت ایرانی که در بالا تصویر شد ممکن نیست و از این روست که برای بها گذاشتن به خونهایی که برای این تغییر بنیادین ریخته شدند، وظیفه تک تک ماست که تعهد کنیم برای ساختن ایرانی مترقی، غنی، قوی، سربلند و جهان دوست از هیچ تلاشی دریغ نکنیم۰